گوهر صدف
ما که گفتیم به عرضه شدنش حاجت نیست ارزشش هست میان حرمش در خانه
گر جواهر که تو داری نمایانده کنی دزدها در پی آن جمله شوند دیوانه
قدر یوسف به خودش بود نه بازار فروش سر بازار بخرندت به خدا بی چانه
قیمت جام به باده ست نه به رنگ رخش ساقی از می بزند داد نه از پیمانه
تا ابد لولو و مرجان به صدف پنهان است از همین قاعده پیداست رخ رندانه
قاسم احمدی
به روزیم با:
صدای جمهوری اسلامی ایران....
منتظر حضور سبزتان هستیم
یاعلی