محجبه

محجبه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۸ خرداد ۰۲، ۲۰:۳۶ - ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
    روحشون شاد
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

۱۶تیر

هیجده روز از ذی الحجة میگذرد.

 

قافله ای می آید: راهش حق, بارش ایمان و مقصدش الله.

 

موجی از انسانها در دریای غدیر در تلاطم است.قافله سالاری چون محمد(ص) پیشاپیش,افق اسلام هنوز چشم انتظار طلوع خورشیدیست که با دمیدن  آن بر طومار دین, مهر"اکمال"خواهد خورد.

 

محمد(ص) پس از زیارت خانه توحید ,با کاروانیان از حج برگشته, با چهره ای مطمئن, با دستانی پربار از فیض دیدار ,با  ره توشه ای  از  طاعت و توفیق زیارت بیت الله الحرام, پیشوای این قافله نورانیست.

 

  می آید...تا در تداوم " رسالت",امت را به "امامت"دعوت کند و آنان را در کنار برکه ای به نام"غدیر خم", که در معنی ,ژرف تر از دریا و گسترده تر از سینه اقیانوس است با "امام", پیوند " ولایت"بزند تا مبلغ بلوغ مکتب و "اکمال دین " گردد و مسلمانان را پس   از خویش,به رهبری فرزند ابیطالب ازسرگردانی و حیرت, نجات دهد.

علی رضا عظیمی راد
۱۸ارديبهشت

چادرم را عاشقانه تر می پوشم
 

وقتی دخترک ساپورت پوش شهر چشم ها را به دنبال خود می کشاند

چادرم را عاشقانه تر می پوشم

چادر یعنی

آهای نامحرم برای دستهایم نقشه نکش این دست ها فقط برای گرفتن دست های یک نفرند....

برای بدنم نقشه نکش

به اندامم نگاه نکن

طرز فکرم را نگاه کن

آرامشم را نظاره کن

چادر یعنی من آرامش می خواهم

اما نه فقط برای خودم

بدان این سیاهی چادر برای تو هم آرامش می آورد

همین خودخواه نبودن است که چادر را با عشق می پوشم

 

علی رضا عظیمی راد
۱۶ارديبهشت

بر چادر مشکی ات،نستعلیق می نویسم عشــق را

وقتی که این "احرام سیاه" را می پوشی و

 حج شکوهمند حیا را به جا می اوری

آنگاه طواف می کنند تو را صفوف فرشته ها و

 متبرک می کنند بال هایشان را به

تاروپود حریم آسمانی ات

تو...گمنام ترین "حاجیه" امروز زمان هستی

علی رضا عظیمی راد
۲۴آبان

مگر این معشوقه  دلبری می داند؟

مگر این
چادری عهد قجر عشوه هم می فهمد؟

با دو جمله میتواند بکند مست دلی؟

با نگاهی همه فرهاد کند؟همه مجنون بشوند؟

هیچ می داند او؟ تو بگو اصلا نازی به صدایش باشد؟

چشمک پر هوسی می فهمد؟

جلوه ی تن، رخ زیبا و ادا ملتفت است؟

هیچ از لذت خندیدن و مستی داند؟

تاب گیسو بلد است؟

علی رضا عظیمی راد