محجبه

محجبه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۸ خرداد ۰۲، ۲۰:۳۶ - ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
    روحشون شاد
نویسندگان

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زینب (س)» ثبت شده است

۰۹اسفند

علی رضا عظیمی راد
۰۹اسفند
چند روایت کوتاه از زندگی زینب کبری سلام‌الله علیها
 

 صبر، نام دیگر اوست. نه! صبر، وام‌دار نام اوست. کدام روایت را بیاوریم که زندگی سراسر ابتلا و امتحان و سربلندی دختر علی علیه‌السلام را، چنان‌که شایسته اوست، نشان دهد؟ این‌ها تنها چند لحظه از عمر زینب کبری سلام‌الله ‌علیها است؛ بانویی که سخت‌ترین ‌روز عالم را تاب آورد و از دشوارترین‌ امتحان الهی، سربلند و سرفراز، بیرون آمد؛ آن‌قدر که جز زیبایی در آن ندیده باشد.

علی رضا عظیمی راد
۱۳شهریور

زینب کبری علیها السلام در مجلس بیداد یزید به اهمیت حجاب اشاره می‌کرد و با ندای رسا اعلام فرمود که آیا معنای عدالت در قاموس اهل باطل این است که فرزند طلقا (آزادشدگان) زنان و کنیزان خود را در پس پرده و حجاب نگه دارند؛ اما دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را هتک حرمت کنند و آنان را در کوچه و بازار به عنوان اسیر جنگی بگردانند؟! آری این توقع بیجایی است که زینب کبری علیها السلام از فرزند هند جگرخواره داشته باشد.
حضرت می‌فرماید: «أَمِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ یَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ لَیْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِیٌّ وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِی؛ ای پسر آزاد شدگان (کسانی که جدمان پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکه اسیرشان کرد و سپس آنان را آزاد کرد) آیا این عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانی؟ و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟ پوشش آنان را دریدی و روی آنان را گشودی تا دشمنان، آنان را از شهری به شهر دیگر ببرند و بومی و غریب، به آنها چشم بدوزند و نزدیک و دور، شریف و غیرشریف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستی نمانده و برای ایشان حمایت‌کننده‌ و کمک‌کننده‌ای باقی نمانده است.»

 

مطالب مرتبط

 

متن کامل خطبه حضرت زینب (س) در شام

علی رضا عظیمی راد
۰۶شهریور
 

تازه رسیده از سفر کربلا، سرت

بین تن تو فاصله افتاده تا سرت

با پهلوی شکسته و با صورت کبود

کنج تنور کوفه کشانده مرا سرت

پیشانی‌ات شکسته و موهات کم شده

خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟

وقتی که هست دامن من نذر بچه‌هام

در گوشه‌ی تنور بیفتد چرا سرت؟

رگ‌های گردنت چقدر نا مرتب است

ای جان من چگونه مگر شد جدا سرت؟

این جای سنگ نیست، گمان می‌کنم حسین

افتاده است زیر سم اسب‌ها سرت

باید کمی گلاب بیارم بشویمت

خاکی شده است از ستم بی حیا سرت

چشمان تو همیشه به دنبال زینب است...

تا اربعین اگر برود هر کجا سرت

 
شاعر: علی اکبر لطیفیان

      

ما را دنبال کنید

علی رضا عظیمی راد