رسول خدا (ص) فرمود: «چرا از او رو میگیری، او که تو را نمی بیند؟»
فاﻃمه (س) عرض کرد: «او مرا نمی بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی بیند ولی بوی مرا که حس می کند.»
رسول خدا (ص) فرمود: «شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
صبر کنید! قبل از اینکه مثل همه روایتهای پیش از این، برویم سراغ روایت زندگی امام، بیایید کار مهمی را با هم انجام بدهیم. قبل از اینکه ببینیم سیره زندگی امام معصوممان چه بوده، اول «بستر» این سیره را بررسی کنیم. بیایید با هم ببینیم همه روایتهایی که قرار است در ادامه این یادداشت بخوانیم، در چه بستری و در چه شرایط تاریخی دشواری رقم خوردهاند. شاید آنوقت ارزش اینسیره و مسیر صعبالعبور عملیشدن آن برای ما بهتر معلوم شود. شاید آنوقت با شنیدن نام «موسیبنجعفر» علیهالسلام، تصویر دقیقتری از امام هفتممان در ذهن ما جان بگیرد و اول برایمان معلوم بشود «چهارچوب زندگی موسیبنجعفر چه بود. اصلاً ائمه علیهمالسّلام آیا یک زندگی سیاسی داشتند یا نه؟ آیا زندگی ائمه علیهمالسّلام فقط این بود که یکعده شاگرد، یکعده مرید، یکعده علاقهمند را دور خودشان جمع کنند احکام نماز و احکام زکات و احکام حج و اخلاقیات اسلامی و معارف و اصول دین و عرفان و این چیزها را به آنها بیان کنند و همین و بس؟ یا نه، غیر از این چیزهایی که گفته شد و روح آنچه که گفته شد، یک چهارچوب دیگری در زندگی ائمه است که آن همان زندگی سیاسی ائمه علیهم السّلام است».
پس ایندفعه، قبل از شروع خردهروایتهای مستند از زندگی امام کاظم علیهالسلام، چندلحظه پای منبر آقا مینشینیم و اوضاع جهان اسلام را در دوران بنیعباس در کلام ایشان تماشا میکنیم تا در پایان روایت، بهتر بفهمیم «۳۵سال مبارزه» یعنی چه.
شهادت امام موسی کاظم(ع) بر تمامی مسلمانان تسلیت باد
جهت مشاهده و دریافت 3 طرح بسیار زیبا در اندازه اصلی به ادامه مطلب بروید