داستان مباهله، داستان حقانیت پیامبر (ص) و آل او را که شنیدید، بعد از فرستادن دعوت نامه از سوی پیامبر به مسیحیان نجران برای گرویدن به دین اسلام، گروهی از علمای این دیار برای دیدار با پیامبر اکرم (ص) درحالى که لباس هاى تجملى ابریشمى و حریر و بر تن و زیور آلات و انگشترهاى طلا بر دست و صلیبها بر گردن داشتند، وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردند، ولى وضع زننده و نامناسب آنان آنهم درمسجد، پیامبر را سخت ناراحت نمود و آنها را نپذیرفت، ولی نجرانی ها علت ناراحتى را ندانستند، فورا با عثمان بن عفان و عبدالرحمان بن عوف که سابقه آشنائى با آنان را داشتند، تماس گرفتند و جریان را به آنها گفتند آنان اظهار داشتند که حل این گره به دست على بن ابى طالب(ع)است، آنان به امیرمومنان مراجعه کردند، على(ع)در پاسخ آنها چنین گفت: شما باید لباسهاى خود را تغییر دهید، و با وضع ساده، بدون زر و زیور به حضور حضرت بیائید. در این صورت مورد احترام و تکریم قرار خواهیدگرفت.
نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر و زیور آلات طلا، شرفیاب محضر پیامبر شده و سلام کردند، پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام آنان را داد، و برخى از هدایائى را که براى وى آورده بودند، پذیرفت و به آنها فرمود که من آن زمان شیطان را در آن لباس ها همراه شما دیدم .
بله، درسته اینه سیره پیامبر (ص) که ما مسلمانان می بایست از آن الگو برداری و تبعیت کنیم، سیره ای که پیامبر (ص) در برابر مسیحیان نیز به آن پایبند بود، ولی آیا در جامعه اسلامی ما این موارد رعایت می شود، آیا الگوی ما اسلامی است یا غربی..
به نظر شما وقتی ما با این پوشش ها در جامعه رفت و آمد می کنیم دل امام زمانمان را به درد نمیاریم، آیا با این پوشش امام زمان جواب سلام ما را می دهد.
کمی بیشتر تفکر کنیم..
تفکر، تفکر، تقکر.....
----------------------------------------
مطالب مرتبط
داستان مباهله
اهمیت واقعه مباهله
مباهله در کلام معصومین (علیهم السلام)
مباهله رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) با مسیحیان نجران