محجبه

محجبه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین (ع)» ثبت شده است

۰۷تیر

روز عرفه:

امام صادق (علیه السلام )فرموده اند :«کسى که در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمى‌گردد؛ مگر این که روز عرفه را درک کند»
عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است. زائران بیت‌الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است که آدم و حوّا(علیه السلام) پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکى، در این سرزمین همدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت ، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری ، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خوداعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد . چرا که یکی از معانی «عرف » صبر و شکیبایی و تحمل است .
عرفه، از عیدهاى بزرگ است؛ هر چند عید نامیده نشده است و روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود دعوت کرده،سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شیطان دراین روز، از همه اوقات خوارتر وحقیرتر وخشمناک‌تر است.

علی رضا عظیمی راد
۲۸فروردين

طراح: سایت با حجاب

علی رضا عظیمی راد
۰۵مهر

چهل روز می‌شود که شدم جبرئیل تو

ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو

چهل روز می‌شود که فقط زار می‌زنم

کوچه به کوچه نام تو را جار می‌زنم

چهل روز می‌شود که بدون توأم حسین

حالا پی نتیجه‌ی خون توأم حسین

چهل روز می‌شود که حسین همه شدم

حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم

مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند

در پیش من، تمام، به زانو در آمدند

علی رضا عظیمی راد
۲۰مرداد

      

ما را دنبال کنید

علی رضا عظیمی راد
۲۰مرداد

گاه ابر و گاه باران می شوم
گاه از یک چشمه جوشان می شوم

گاه از یک کوه می آیم فرود
آبشار پر غرورم، گاه رود

گاه قطره، گاه دریا می شوم
گاه در یک کاسه پیدا می شوم

روز و شب هر گوشه کاری می کنم
باغ ها را آبیاری می کنم

نیست چیزی برتر از من در جهان
زندگی از آب می گیرد نشان

گرچه آبم، روزی اما سوختم
قطره تا دریا سراپا سوختم

تشنه ای آمد تا لبش را تر کند
چاره ی لب تشنه ای دیگر کند

تشنه ای آمد که سیرابش کنم
مشک خالی داد تا آبش کنم

تشنه ی آن روز من عباس بود
پاسدار خیمه های یاس بود

خون عباس علمدار رشید
قطره قطره در درون من چکید

 

داغی آن خون، دلم را سوخته
آتشی در جان من افروخته

 

چشم هایم خواب، موجم خفته ی باد
آبی آرامشم آشفته باد

آب هستم ؟ وای من مرداب به
زندگی بخشم ؟ نه، مرگ و خواب به

وای بر من، وای بر من، وای دل
مانده در مرداب حسرت پای دل

پیچ و تاب رودم از درد دل است
برکه از اندوه دل، پا درگل است

گریه ی من، شر شر باران شده
غصه ام در گریه ها پنهان شده

دود داغم ابرها را تیره کرد
آسمان ها را سر تا پا تیره کرد

آب اگر شد اشک چشم از شرم شد
از خجالت، شور و تلخ و گرم شد

آب بودم، کربلا پشتم شکست
آبرویم رفت، پستم، پست پست

حال از اکبر خجالت می کشم
از علی اصغر خجالت می کشم


شاعر:مصطفی رحمان دوست

منبع:نشریه موعود نوجوان، شماره 26.

      

ما را دنبال کنید

علی رضا عظیمی راد
۰۹دی

دریافت
حجم: 1.71 مگابایت
 سلامتی امام زمان (عج) صلوات

انتشار این مطلب با درج نمودن لینک آن در قسمت نظرات این پست  و اعطای صلوات بر سلامتی امام زمان (عج) بلامانع است
علی رضا عظیمی راد
۰۶شهریور
 

تازه رسیده از سفر کربلا، سرت

بین تن تو فاصله افتاده تا سرت

با پهلوی شکسته و با صورت کبود

کنج تنور کوفه کشانده مرا سرت

پیشانی‌ات شکسته و موهات کم شده

خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟

وقتی که هست دامن من نذر بچه‌هام

در گوشه‌ی تنور بیفتد چرا سرت؟

رگ‌های گردنت چقدر نا مرتب است

ای جان من چگونه مگر شد جدا سرت؟

این جای سنگ نیست، گمان می‌کنم حسین

افتاده است زیر سم اسب‌ها سرت

باید کمی گلاب بیارم بشویمت

خاکی شده است از ستم بی حیا سرت

چشمان تو همیشه به دنبال زینب است...

تا اربعین اگر برود هر کجا سرت

 
شاعر: علی اکبر لطیفیان

      

ما را دنبال کنید

علی رضا عظیمی راد
۰۵شهریور

علی رضا عظیمی راد