محجبه

محجبه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۸ خرداد ۰۲، ۲۰:۳۶ - ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
    روحشون شاد
نویسندگان
۲۳مرداد

گرایش به الگو و تأثیر پذیری از آن در امور مختلف زندگی فردی و اجتماعی‌، از جمله گرایش‌های فطری انسان است و فطرت کمال جوی انسان او را وا می‌دارد تا برای رسیدن به هدف و کمال از بهترین الگوها استفاده کند.اما نکته قابل توجه این است که الگو، چه کسی باشد؟در این جا به چند الگو مثبت و منفی عاشورا اشاره می کنیم:

      

ما را دنبال کنید

علی رضا عظیمی راد
۲۳مرداد

زن باید در مسیر رضاى الهى گام بردارد و در کار خود صادق باشد و در سخت ترین مصیبت ها جز زیبایى نبیند که این، آخرین منزل سالکان است.

 

 

یک سوال مهم از همه کسانی که همیشه به دنبال معرفی الگو و بهره برداری احسنت از وقایع تاریخی و مذهبی هستند، این است که به طور مثال ویژگی یک زن عاشورایی چیست؟

 

در ادامه به طور خلاصه برخی از این خصوصیات را عنوان می کنیم.

علی رضا عظیمی راد
۲۳مرداد

خون خدا
 

خون حسین نه بر خاک که برآسمان پاشیده شد مگر سرخی شفق گواه این حقیقت نیست؟
عاشورا حرکتی آگاهانه در راه رهایی است. تنها راه نپوسیدن، فوران فریادهای فروخفته نفس هایی است که در گلو خفه شده اند.
کربلا،آزمون دادخواهی و عدالت گستری است واین حسین است که در برابر دنیای همه یزیدها ایستاده است.
مردمی که همه چیز را در دنیا می بینند.وبه آب و نانی، ایمان می فروشند، برایشان چه تفاوت می کند که حسین برمسند حکومت باشد یایزید؟ که یزید حتی بیشتر به کار اینان می آید.
حسین آمده تا زمینه حیات طیبه را در زمین خشکیده انسانیت فراهم آورد و بارانی باشد برکویر دل های سوخته .
حسین آمده؛ با مرگی زندگی آفرین، تا آدمی امکان پاک زیستن را بیابد. حسین آمده تا دیوارهای بردگی یزید را فرو ریزد و پنجره ای بگشاید به آسمان بندگی خدا تا پلی بزند به آبی بی کران عشق. کربلا را با غبار کهنگی چه کار؟ که عاشورا آیینه زار جلوه جلال و جمال خداست.

علی رضا عظیمی راد
۲۳مرداد

پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند.

 

در بامداد دوازدهم محرم خاندان رسول اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به رهبری زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از کربلا بطرف کوفه حرکت کردند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. «زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.»

علی رضا عظیمی راد
۲۳مرداد

اهل بیت پیامبر(ص) در اول صفر سال 61 هجری قمری در شرایطی وارد شهر شام شدند که حدود چهل سال در این شهر و اطراف آن بر ضد امیرالمؤمنین علی علیه السلام تبلیغات مسموم صورت گرفته بود.

 

معاویه تعدادی خطیب پول پرست را مأمور ساخته بود که به مقام و منزلت شامخ حضرت علی علیه السلام توهین و جسارت کنند و آن حضرت را مورد فحّاشی و بدگویی قرار دهند.

علی رضا عظیمی راد
۱۱تیر

در هاله‏ ای از نور، آرام آرام پیش می‏ آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم می‏ شد.
عده ‏ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیب ‏های به ظاهر آراسته، با نا آرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می‏ کردند و تمام ذهنشان سرشار از بود از شکّ؛ شکّ به آن ‏چه در دست و دلشان بود.

 

امّا آنان که در هاله ‏ای از نور پیش می‏ آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می‏ داد که آن «پنج تن»، آیینه ‏ی جمال الهی‏ اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می‏تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه ‏ی عظمت الهی و سر چشمه‏ی زلال معرفت است.
چه کسی می‏تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه‏ السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم ...؟
وقتی که نوح بگوید: ...، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: ... چه کسی می‏تواند انکار کند!
محمّد صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه‏ السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه‏ السلام و حسین علیه ‏السلام یعنی: محمد صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم ، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می‏تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دست‏هایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می‏نشیند، او که آسمان و زمین می ‏ستایندش. از آن لحظه که دست‏ هایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه ‏ی دشت‏ ها و کوه ‏ها را متلاشی خواهد کرد. از جا می‏خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم می‏گذارد: ای ستوده‏ ترین خلقت الهی، ای آسمانی‏ ترین آیینه ‏ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته‏ ی جان ما در دست‏ های آسمانی ‏ات.
در دایره ‏ی قسمت، ما نقطه ‏ی تسلیمیم     لطف، آنچه تو اندیشی، حکم، آنچه تو فرمایی

سیدعلی‏ اصغر موسوی

علی رضا عظیمی راد
۱۱تیر

داستان مباهله، داستان حقانیت پیامبر (ص) و آل او را که شنیدید، بعد از فرستادن دعوت نامه از سوی پیامبر به مسیحیان نجران برای گرویدن به دین اسلام، گروهی از علمای این دیار برای دیدار با پیامبر اکرم (ص) درحالى که لباس هاى تجملى ابریشمى و حریر و بر تن‏ و زیور آلات و انگشترهاى طلا بر دست و صلیبها بر گردن داشتند، وارد مسجد شده‏ به پیامبر سلام کردند، ولى وضع زننده و نامناسب آنان آنهم درمسجد، پیامبر را سخت ناراحت نمود و آنها را نپذیرفت، ولی نجرانی ها علت ناراحتى را ندانستند، فورا با عثمان‏ بن عفان و عبدالرحمان بن عوف که سابقه آشنائى با آنان را داشتند، تماس گرفتند و جریان را به آنها گفتند آنان اظهار داشتند که حل‏ این گره به دست على بن ابى طالب(ع)است، آنان به امیرمومنان ‏مراجعه کردند، على(ع)در پاسخ آنها چنین گفت: شما باید لباسهاى ‏خود را تغییر دهید، و با وضع ساده، بدون زر و زیور به حضور حضرت بیائید. در این صورت مورد احترام و تکریم قرار خواهیدگرفت‏.
نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر و زیور آلات طلا، شرفیاب محضر پیامبر شده و سلام کردند، پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام آنان‏ را داد، و برخى از هدایائى را که براى وى آورده بودند، پذیرفت و  به آنها فرمود که من آن زمان شیطان را در آن لباس ها همراه شما دیدم .

بله، درسته اینه سیره پیامبر (ص) که ما مسلمانان می بایست از آن الگو برداری و تبعیت کنیم، سیره ای که پیامبر (ص) در برابر مسیحیان نیز به آن پایبند بود، ولی آیا در جامعه اسلامی ما این موارد رعایت می شود، آیا الگوی ما اسلامی است یا غربی..

به نظر شما وقتی ما با این پوشش ها در جامعه رفت و آمد می کنیم دل امام زمانمان را به درد نمیاریم، آیا با این پوشش امام زمان جواب سلام ما را می دهد.

کمی بیشتر تفکر کنیم..

تفکر، تفکر، تقکر.....

----------------------------------------


مطالب مرتبط

 

داستان مباهله

اهمیت واقعه مباهله

مباهله در کلام معصومین (علیهم السلام)

مباهله رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) با مسیحیان نجران

 

 

علی رضا عظیمی راد
۱۱تیر

مباهله در لغت به معنی ملاعنه و نفرین متقابل می‌باشد.[1] و در اصطلاح به این معناست که «دو تن یا دو گروه بر علیه یکدیگر دعای بد کنند. پس هر کدام ظالم باشد حق تعالی وی را رسوا گرداند و نقمت و عذاب خود را بر وی فرستد و ذریه او را مستأصل کند و هلاک گرداند».[2]
در حدیثی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت شده که حضرت فرمود:
«خداوند عزوجل به من خبر داده که پس از مباهله عذاب بر گروه باطل نازل می‌شود و حق را از باطل مشخص می‌سازد».[3]

از روایاتی که درمنابع اسلامی نقل شده است، استفاده می‌شود که مباهله اختصاص به زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) ندارد و در تمامی زمان¬ها قابل اجرا است. در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده که ایشان فرمود: اگر سخنان حق شما را مخالفان نپذیرفتند، آن‌ها را به مباهله دعوت کنید.[4]

علی رضا عظیمی راد