محجبه

محجبه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۸ خرداد ۰۲، ۲۰:۳۶ - ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
    روحشون شاد
نویسندگان

این روزها از امام (ره) و مرام، اعتقادات و سبک زندگیشان بسیار نقل می شود که هدف آن ارائه چهره ای متفاوت و متجدد (در تعریف خودشان) از ایشان به عنوان یک مرجع دینی آسان گیر در زندگی دینی و رعایت احکام و به اصطلاح خودشان به روز به مردم باشد که در خاطرات شفاهی که بیان می شود این موارد بسیار به چشم می خورد، گویی که امامی که تا کنون می شناختیم با امام این خاطرات در تضاد بوده است.

نوع بازخوانی خاطرات ایشان در این برهه از زمان به ویژه از طرف وابستگان و سرشناسان کشوری شبهات بسیاری را درباره شخصیت امام(ره) برای من جوان ایجاد کرده بود، بنابراین گشتی در خاطرات مکتوب و منقول معتبر قدیمی کردم تا امام را باغیرتش بشناسم، نه با  قلم ها و زبان های هرز نگار بعضی ها.

آن بزرگوار که الگویش در تمام مراحل قرآن کریم و زندگی ائمه اطهار بود در مورد حجاب و رعایت موازین شرعی و برخورد دختر و پسر نامحرم در خانواده خویش و نوه هایش هم طبق موازین شرعی عمل می نمود. دختر گرامی ایشان در این مورد در همان زمان حیات امام نقل کردند که:۱

امام در مقابل بیرونی و نامحرم خیلی سختگیرند. الان پسرهای من و احمد آقا(سال ۶۷)  ۱۵ و ۱۶ ساله اند و ما اگر یک روز منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند. یا اگر هم بیابند ما خانه خانم (همسر حضرت امام(ره)) می نشینیم و سفره می اندازیم و آنها منزل احمد آقا، آن هم برای اینکه پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه با هم غذا نخورند؛ نه فقط سر سفره بلکه حتی سلام هم به هم نمی کنند، چون سلام واجب نیست.

من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرد و داماد ما شده بود. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همینجور که من و آقا با هم وارد شدیم دیدم آقای اشراقی می آیند استقبال، در یک باغچه بود که ما داشتیم جلو می رفتیم من گفتم سلام بکنم؟

امام (ره) گفتند (واجب نیست) رویم نشد که  سلام نکنم، زدم و از تو باغچه رد شدم که با آقای اشراقی رو به رو نشوم.

و یا حتی مادر من، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه یعنی چهل سال بعد از زندگیشون اولین سلام را به برادرشوهرشان کردند. ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه خدمت آقا، آمدند از پشت در گفتند: من می خواهم خودم با خود خانم صحبت کنم. اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند . که مادرم ناچار شدند سلام کنند و گفتند ناراحتند، چون که اولین سلام را در نبودن آقا کردند. آن هم با این لفظ که اگر راضی نباشد چه؟ من هم گفتم نه حالا شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید.

هرچندکه امام (ره) حد اعلا و مطلوب مراعات در برخورد با نامحرم را می کردند که شاید پیاده سازی آن در زندگی های الان ما به خاطر عادت نداشتن و توجیهات مختلف سخت باشد ولی نمایی کامل از سبک زندگی و عقاید ایشان است که در عین محبت و عشق و اهمیت به زن و تاکید بر حضور اجتماعی اعضای خانواده، کمال احتیاط را در ارتباط با نامحرم حتی در محیط خانوادگی انجام می دادند.

حال اگر افراد و گروه ها و جریان های خاصی می خواهند جور دیگر زندگی کنند بهتر است برای توجیه عملکرد خود از امام و سیره ایشان هزینه نکنند.

 

منبع:

۱-    خانم زهرا مصطفوی دختر امام خمینی(ره) در جمع دانش آموزان دختر دبیرستان رشد ، مجله شاهد تیرماه ۶۷ شماره ۱۵9  

نظرات (۲)

سلام
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" امام (ره) و غیرت داشتن برای خانواده در برابر نامحرم "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/39887
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
به مناسبت سی‌وششمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، سایت "حرف تو" مسابقه بزرگ وبلاگ‌نویسی «من انقلابی ام» را برگزار می‌نماید. از شما برای شرکت در مسابقه دعوت به عمل می‌آید.
یا علی
سلام
بسیار عالی
متشکر
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">